Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5194 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pulse
U
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulsed
U
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
pulse
U
دوره کوتاه سطح ولتاژ
pulsed
U
دوره کوتاه سطح ولتاژ
impedance
U
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
electrically
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
powers
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powering
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powered
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
crystal
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystals
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
circuit voltage
U
ولتاژ مدار
impedance drop
U
ولتاژ اتصال کوتاه
impedance voltage
U
ولتاژ اتصال کوتاه
impedance voltage test
U
ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
polygonal voltage of a polyphase system
U
ولتاژ چند ضلعی مدار چندفاز
diametral voltage of a polyphase system
U
ولتاژ قطری مدار چند فاز
potential
U
اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
transient
U
باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
transients
U
باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
spike
U
پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت
liquid crystal displays
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
jumper
U
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
jumpers
U
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
spike
U
ولتاژ گذرای کوتاه مدت و نوک تیز
short period
U
دوره کوتاه
short term
U
دوره کوتاه
LCD
U
کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود
powers
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
power
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powering
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powered
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
quiescent
U
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
ground
U
اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
GND
U
مدار الکتریکی متصل به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر
circuit
U
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits
U
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
solstitial
U
دارای دوره تحول کوتاه
in the short term
<adv.>
U
برای دوره کوتاه مدت
modulator
U
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
hits
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
logic
U
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
zinjanthropus
U
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover.
U
برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
PSU
U
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
agent
U
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agents
U
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
line voltage
U
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
contructive larcency
U
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
unipolar
U
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
transmission
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
brain washing
U
مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
voltage regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
voltage balance
U
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
U
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinned
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
one hook
U
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
positive
U
سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
applications
U
اعمال
exercising a right
U
اعمال حق
exertions
U
اعمال
exertion
U
اعمال
undertakings
U
اعمال
application
U
اعمال
acts
U
اعمال
exercised
U
اعمال
exercising
U
اعمال
exercises
U
اعمال
doings
U
اعمال
exercise
U
اعمال
exertion
U
اعمال زور
exertions
U
اعمال زور
showing partial views
U
اعمال نظر
galleys
U
اعمال شاقه
workable
U
قابل اعمال
takeover
U
اعمال کنترل
takeovers
U
اعمال کنترل
hard labour
U
اعمال شاقه
labourhardl
U
اعمال شاقه
impose
U
اعمال نفوذکردن
applier
U
اعمال کننده
peonage
U
اعمال شاقه
strong arm
U
اعمال زورکردن
applies
U
اعمال کردن
apply
U
اعمال کردن
strong-arm
U
اعمال زورکردن
applying
U
اعمال کردن
exerts
U
اعمال کردن
exerting
U
اعمال کردن
exerted
U
اعمال کردن
to have the pull of
U
اعمال نفوذکردن بر
exert
U
اعمال کردن
imposes
U
اعمال نفوذکردن
exercising force
U
اعمال زور
applicator
U
اعمال کننده
applicative
U
اعمال کردنی
the galleys
U
اعمال شاقه
preventative actions
U
اعمال بازدارنده
lobbying
U
اعمال نفوذ
hard labor
U
اعمال شاقه
willable
U
قابل اعمال
applicatory
U
اعمال شدنی
impressment
U
اعمال زور
alteration
U
تغییر اعمال شده
to use one's influence upon
U
اعمال نفوذ کردن بر
governance
U
اعمال قوه اختیارداری
unfair trade practice
U
اعمال تجاری نادرست
use one's influence
U
اعمال نفوذ کردن
penal servitude
U
حبس با اعمال شاقه
imprisonment with hard labour
U
حبس با اعمال شاقه
house keeping operation
U
اعمال خانه داری
showing partial views
U
اعمال نظر کردن
embraceor
U
اعمال نفوذ کننده
copy protection
U
جلوگیری از اعمال کپی
To use force(violence)
U
اعمال زور کردن
To bring pressure to bear . To exert pressure .
U
اعمال فشار کردن
undue influence
U
اعمال نفوذ ناروا
non serverign acts
U
اعمال تصدی دولت
capitalization
U
اعمال سیستم سرمایه داری
jars
U
اعمال شوک شدید به یک وسیله
jar
U
اعمال شوک شدید به یک وسیله
squeeze
U
[آبگیری از فرش با اعمال فشار]
jarred
U
اعمال شوک شدید به یک وسیله
applied magnetic field
U
میدان مغناطیسی اعمال شده
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
put on
U
اعمال کردن بکار گماردن
imposed deformation
U
تغییر شکل اعمال شده
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
modification
U
تغییر اعمال شده به چیزی
confidential
U
است نه اعمال تصدی موجودباشد
interventions
U
عمل اعمال تغییر در سیستم
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
intervention
U
عمل اعمال تغییر در سیستم
the exercised thier veto
U
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
powered
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powering
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
actions
U
شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
action
U
شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
track record
U
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track records
U
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
powers
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
procrustean
U
بوسیله اعمال زورکاری از پیش برنده
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
power
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
embracery
U
اعمال نفوذاز راه رشوه یا تهدیدوغیره
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
dynamically
U
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
embraceor
U
متهم به اعمال نفوذ درهیئت منصفه یا دادگاه
dynamic
U
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
arguments
U
متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
argument
U
متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
arithmetic
U
تابع ریاضی اعمال شده روی داده
embracery
U
جرم اعمال نفوذ در هیئت منصفه یا دادگاه
voltage
U
ولتاژ
voltages
U
ولتاژ
total voltage
U
ولتاژ کل
potential
U
ولتاژ
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
strong
1
life cycle ceremonies
1
rite de passage
1
Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1
it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1
A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
1
The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
1
اينک که به لطف الهي و تلاش و کوشش خويش توانسته ايد دوره تحصيلي را در دانشکده ای ادبیات دانشگاه هرات با افتخار طي نماييد، صميمانه اين موفقيت را به شما و خانواده محترمتان تبريک مي گويم و اميدوارم با ت
1
معني short earlobe
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com